مرگ چیست؟

 

  • مرده یعنی چی؟
  • چرا آدما و حیوونامی میرن؟
  • آیا من هم باید بمیرم؟
  • آدما وقتی میمیرن کجا میرن؟
  • من کی میمیرم؟

اکثر کودکان نسبت به موضوع مرگ حساس اند، شاید فقط به این خاطر که ما هنگام صحبت کردن درباره ی آن صدای خود را پایین می آوریم. اما این مسئله ممکن است موجب سردرگمی و اضطراب آنها شود. بنابراین پرهیز کردن از صحبت درباره ی این موضوع نه به نفع کودک شما است و نه به نفع خود شما به عنوان پدر یا مادر؛ تا آنجا که می توانید در این مورد با کودکان روراست باشید، زیرا با این کار به تمام خانواده کمک می کنید که بر غم ناشی از مرگ عزیزان چیره شوند.

رهنمودهایی برای پاسخ های شما:

  • شما باید درباره ی موضوع مرگ از ابتدا صریح و شفاف سخن بگویید. هرگز از تعابیر استعاری مثل (( مادر بزرگ فقط به خواب رفته است))، استفاده نکنید. این کار ممکن است کودکتان را از خوابیدن بترساند و کابوسها و مشکلات زمان خواب را بوجود آورد. همچنین نباید بگویید ((پدر بزرگ جایی رفته است))، زیرا اگر پدربزرگ باز نگردد کودکتان اعتمادش را به شما از دست می دهد.
  • مطابق با اعتقاداتتان از توضیحات مذهبی استفاده کنید، اما آماده ی پاسخ دادن به تراوشات منطق کودکانه ی او هم باشید. مانند: ((اگر خدا ما را دوست داره، چرا گذاشت بچه ی ما بمیره؟))
  • صادق باشید اما سعی کنید احساسات خودتان را کنترل کنید، زیرا ممکن است کودک را بترسانید. اما این بدان معنا نیست که اگر در سوگ عزیزی نشسته اید، غم و اندوه خود را با کودک مطرح نکنید. بگذارید کودکتان بداند چرا اشک می ریزید. به او توضیح دهید که در آن لحظه دلتان برای فرد از دنیا رفته تنگ شده بود، اما تاکیدتان بیشتر بر خاطرات خوبی باشد که از آن فرد دارید.
  • از مثالهایی که کودکتان تجربه کرده است برای توضیح دادن مرگ استفاده کنید. مثلا درباره ی مرگ حیوان خانگی تان یا حتی درباره ی مرگ برگ درختان در پاییز، صحبت کنید. به این طریق به او نشان می دهید که همه چیز میراست و این امر طبیعی است. دقت کنید کودکتان پاسخ شما را بفهمد و اگر نیاز بود آن را تکرار کنید.
  • اگر یک حیوان خانگی بمیرد، اکثر کودکان سنین پیش از دبستان فقط کنجکاوند که بفهمند چه بر سر آن حیوان آمده است و یک پاسخ کوتاه برای آنها کافی است.

پاسخ های شما:

  •  پاسخ برای سنین ۲ تا ۴ سال : وقتی انسان یا حیوانی دیگر نفس نکشد و بدنش کار نکند به او مرده می گویند.معمولا آدمها و حیوانات فقط وقتی که خیلی پیر شوند می میرند.

 

  • پاسخ برای سنین ۴ تا ۶ سال:   هر چیزی که بمیرد، مانند آن جوجه پرنده ی مرده که تابستان گذشته دیدیم، دیگر باز نم گردد. اکثر آدمها و حیوانات نمی دانند چه موقع می میرند. هنگام مرگ قلب آنها می ایستد یا نفسشان به آرامی قطع می شود.

 

  •  پاسخ برای سنین ۶ تا ۸ سال : هیچ کس واقعا به طور دقیق نمی داند موقع مرگ چه اتفاقی رخ می دهد، اما بدن ما از کار می افتد: دیگر نفس نمی کشیم، قلب نمی تپد، عضلات کار نمی کنند و مغز برای همیشه از تفکر باز می ایستد. اکثر آدمها به طور طبیعی و به این علت که خیلی پیر شده اند و بدنشان فرسوده شده است، می میرند. آنها معمولا درد نمی کشند، بلکه به تدریج هوشیاری خود را از دست می دهند و به آرامی می میرند. اما بعضی از افراد به علت بیماری های سخت یا حوادث می میرند. هیچ یک از ما نمی تواند با اطمینان بگوید که انسانها بعد از مرگ به کجا می روند، اما این را میدانیم که دیگر نگرانی و دردی وجود نخواهد داشت و این خوب است. خیلی بعید است که من تا زمانی که کاملا پیر نشده ام، بمیرم. پس لازم نیست درباره ی این موضوع نگران باشی، زیرا تا آن زمان خود تو دیگر بزرگ شده ای.

 

  • پاسخ برای سنین ۸ تا ۱۱ سال : تو هم یک روز خواهی مرد، مثل همه ی آدمها، اما تا آن زمان آن قدر مانده است که لازم نیست به آن فکر کنی. مردن امر طبیعی است، هر چند از دست دادن کسانی که دوستشان داریم ما را بسیار غمگین می کند، اما باید این را بپذیریم که افراد پیر مانند مادر بزرگ و پدر بزرگ روزی خواهند مرد. ما آنها و خاطرات خوشی را که از آنها داریم فراموش نخواهیم کرد. هیچ کس به عنوان تنبیه و مجازات نمی میرد مگر اینکه دادگاه چنین تصمیمی گرفته باشد. وقتی آدمها میمیرند، آنها را در قبری قرار می دهند و دفن می کنند. هیچ کس در قبر بیدار نمی شود، زیرا قبل از آنکه کسی را در قبر بگذارند یک پزشک شخص را معاینه می کند تا مطمئن شود که او مرده است. مراسم تشییع جنازه زمانی است که فرد مرده را دفن می کنند و طی آن مردم می توانند آخرین خداحافظی را با او بکنند و خاطرات خوبی را که در طول زندگی از او داشته اند مرور کنند.

 

منبع: برگرفته از کتاب ” پرسشهای کودکانه”، نوشته دکتر استاپرد

 

پاسخی دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


× 8 = بیست چهار

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>