- آیا منو به اندازه سارا دوست داری؟
- آیا من دوتا مامان(بابا) دارم؟
- چرا بابا دیگه نمی تونه با ما زندگی کنه؟
اگر شما پدر یا مادر مجردی هستید که پیوند جدیدی را شروع کرده است، برایتان دردناک است که ببینید پذیرش همسر جدیدتان برای کودک شما دشوار است. اما این امر کاملا طبیعی است، بنابراین هر دوی شما باید صبور و فهیم باشید تا با مدارا اعتماد کودک را جلب کنید.
رهنمودهایی برای پاسخ های شما:
- هنگامی که با همسر جدید خود ازدواج کردید، هدف اصلی شما باید این باشد که با گفتار و اعمالتان کودک خود را مطمئن کنید که هر اتفاقی هم که بیفتد باز هم او را دوست دارید و در آینده نیز دوست خواهید داشت. شاید لازم باشد این کار را بارها و بارها تکرار کنید. حداقل روزی یک بار از او تعریف کنید و بگویید که چه پسر یا دختر معرکه ای است، بخصوص در آخر شب و هنگام خواب.
- وقتی ناپدری یا نامادری را به کودکتان معرفی می کنید، هرگز پدر یا مادر واقعی او را تحقیر نکنید. از همسر جدیدتان به عنوان یک امتیاز اضافی (علاوه بر پدر یا مادر اصلی) یاد کنید. البته طبیعی است که برای کودکان، داشتن دو پدر یا مادر ثقیل است.
- هرگز درباره ی پدر یا مادر جدید طوری صحبت نکنید که گویی پدر یا مادر واقعی کودک دیگر وجود خارجی ندارد. کودک، مخصوصا اگر خردسال باشد، ممکن است این کار را به نوعی طرد کردن پدر یا مادر واقعی خود بداند و بترسد که مبادا دیگر اجازه نیابد آنها را ببیند.
- هرگز سعی نکنید روند پذیرش ناپدری یا نامادری از سوی کودک را به اجبار تسریع کنید؛ همپای کودک خود پیش بروید.نخستین هدف ناپدری یا نامادری باید ایجاد دوستی با کودک باشد.
- سعی کنید تنش بین ناپدری یا نامادری و پدر و مادر غایب را به حداقل برسانید. ناپدری یا نامادری باید توقع خود را در مورد حقوقی که نسبت به کودک دارد پایین آورد.شما نه می توانید و نه باید بخواهید که کسی را جایگزین پدر یا مادر واقعی کودک کنید.
پاسخ های شما:
- پاسخ برای سنین ۲ تا ۴ سال : علی شوهر جدید مامان است. او به اینجا می آید تا با ما زندگی کند و در مراقبت از تو به من کمک کند. او خیلی دوست دارد با تو آشنا شود. بابا او را خوب می شناسد و مثل سابق به دیدن تو خواهد آمد.
- پاسخ برای سنین ۴ تا ۶ سال: ناپدری یا نامادری به شخصی می گویند که با کسی ازدواج کند که از قبل بچه دارد. ناپدری یا نامادری، پدر یا مادر واقعی آن بچه ها نیست، اما در نگهداری از آنها کمک می کنند. ناپدری می تواند مثل پدر تو را دوست داشته باشد. تو مجبور نیستی ناپدری خود را “بابا” صدا کنی و اگر بخواهی می توانی او را با اسم کوچکش صدا کنی. من ناپدری تو را دوست دارم، اما پدر تو هنوز هم برای تو عزیز است و می توانی هر قدر بخواهی به دیدن او بروی.
- پاسخ برای سنین ۶ تا ۸ سال : داشتن دو پدر یا دو مادر شاید عجیب به نظر برسد اما خیلی وقت ها اتفاق می افتد. تو می توانی از بعضی از دوستانت در مدرسه درباره ی ناپدریشان سوال کنی. اینکه بدانی در خانه فرد بزرگسال دیگری هم هست که تو را به اندازه ی بچه های خودش دوست دارد، خوب است. سارا و محسن ناخواهری و نابرادری تو هستند، یعنی پدر و مادر آنها با پدر و مادر تو فرق می کنند، اما ما همه ی شما را به یک اندازه دوست داریم. اگر من و علی تصمیم بگیریم که بچه دار شویم، آن بچه برادر یا خواهر نیمه تنی تو خواهد بود. زیرا مثل تو در شکم مامان رشد خواهد کرد، اما پدر او با تو فرق دارد. این بچه خواهر یا برادر نیمه تنی سارا و محسن نیز هست، پس او متعلق به همه ی شماست.
- پاسخ برای سنین ۸ تا ۱۱ سال : پدر واقعی تو یکی از دو نفری است که تو را بوجود آورده اند و من می خواهم که تو همیشه او را دوست داشته باشی و تا آنجا که ممکن است او را ببینی و با او وقت بگذرانی، چون او به اندازه ی من تو را دوست دارد. علی ناپدری توست و می خواهد که دوست تو باشد، اما می داند که نمی تواند جای پدر واقعی تو را بگیرد. هر دوی ما می خواهیم تا آنجا که ممکن است کار را برای تو آسان کنیم. هر اتفاقی هم که بیفتد، هیچ چیز نمی تواند پدر و مادر واقعی تو را تغییر دهد و ما همیشه تو را دوست خواهیم داشت. ما سعی می کنیم هر کاری که لازم است انجام دهیم تا این امر برای تو آسانتر شود. تو باید همیشه با من روراست باشی و هر وقت که عصبانی یا ناراحت بودی به من بگویی، چون مهم است که احساس واقعیت را بگویی. پذیرش یک موقعیت جدید کار سختی است اما من و ناپدری تو تلاشمان را می کنیم تا مطمئن شویم که تو راضی و خشنود هستی.
منبع: برگرفته از کتاب ” پرسشهای کودکانه”، نوشته دکتر استاپرد